به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران، حجت الاسلام والمسلمین حیدر همتی، مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) در هشتمین نشست علمی این موسسه که با عنوان «الگوهای فقهی و آینده جهان اسلام» و با حضور اساتید و طلاب مدارس علمیه استان تهران، در فضای مجازی (اسکایپ) برگزار شد، با اشاره به فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در وصف سردار قاسم سلیمانی، اظهار داشت: رهبری در خصوص یکی از ویژگی های برجسته شهید سلیمانی فرمودند «فرماندهی جنگاور و مسلط بر عرصه نظامی بود اما در میدان جنگ نیز حدود شرعی را کاملاً رعایت میکرد».
وی افزود: ما به عنوان کسانی که در حوزههای علمیه مشغول تعلیم و تعلّم هستیم و فقه محور اصلی تعلیمات ما در حوزه می باشد لازم است به ابعاد فقهی چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل این شهید بزرگوار بپردازیم. یعنی ویژگی سرداران و نظامیان دیگری که در طول تاریخ حضور داشتند و رشادتها و فداکاری ها انجام دادهاند اما نکته ای که ویژگی این سردار بزرگ را از دیگران متمایز می کند این است که عرصه نظامی را ممزوج با حدود شرعی کرده بود و این چیزی است که وجه تمایز این سردار بزرگ است.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران اضافه کرد: دومین نکته ای که باعث شد این بحث انتخاب شود نامه ای است که مقام معظم رهبری بعد از جریان نابودی داعش، توصیه هایی را به سردار مطرح فرمودند یکی از آنها پرداختن به این مقوله است که بعد از نابودی داعش لازم است که کارهای فرهنگی بصیرت افزایی صورت پذیرد یعنی اگر بخواهیم پشتوانه های فکری جهان اسلام را تحلیل کنیم جهان اسلام یک جهانی است متاثر از اصول اعتقادات و شرع مقدس اسلام. یعنی کنش های اجتماعی در جهان اسلام به نوعی متاثر از یک نوع قرائت از دین اسلام و قرائتی از فقه است. وقتی ما بیانیه داعش را میبینیم نوع عملکرد اینها را در مواجهه با موضوعات مختلف میبینیم یک نوع توجیه شرعی هم همراه آنها وجود داشته است.
وی ادامه داد: نکته بعدی اینکه سوریه و شام در این مدت محل نزاع چندین گفتمان تمدنی بوده است. جریان داعش با ادعای احیای تمدن مسلمانان به نوعی که اوج آن را در تمدن اموی بودن می دانستند در آنجا به کنش ها و واکنش هایی دست زدند که بیشتر حامیان آنها به لحاظ پشتوانه های مادی عربستان و دیگر کشورهای مرتجع عربی بود. دومین کنش، کنش معطوف به جریان ترکیه بود؛ با ادعای احیای تمدن عثمانی! واکنش بعدی معطوف به جریانهای لیبرال و معطوف به منفعت گرایی و سود محوری بود که توسط جریان هایی مثل آمریکا از اینها حمایت می شد اینها کسانی بودند که دنبال نفع خودشان در این کارزار بودهاند.
حجت الاسلام والمسلمین همتی ادامه داد: جریان بعدی؛ جریان فکری مکتب امام و رهبری بود که وسیله تحقق آن در سرزمین شام توسط سردار شهید قاسم سلیمانی بود. یعنی شام و سوریه کارزار و گفتمان های مختلف تمدنی در این سرزمین بود و هر کدام از اینها یک ایدئولوژی و یک توجیه و یک نوع پشتوانه معرفتی را دنبال میکردند. لذا اگر قرار باشد برای بحث آینده جهان اسلام نقشه ای در نظر گرفته شود و برنامهای در نظر گرفته شود لازم است پشتوانه ای فکری که وادار به این گونه کنش ها در جهان اسلام شده اند مورد شناسایی قرار بگیرند. چون تا وقتی که تفکر وجود دارد کنش و رفتار هم بلافاصله بعد از آن وجود خواهد داشت.
وی با بیان اینکه تفکر به زایش انسان های جدید منجر خواهد شد، گفت: شاید شما با قدرت سخت یک نسلی را از میان بردارید اما تا اندیشه وجود دارد در نسلهای آینده باز این تفکر وجود خواهد داشت لذا این تهدید همیشه برای جهان اسلام به صورت بالقوه وجود دارد. کسانی که در نگاه های راهبردی برای جهان اسلام فعالیت دارند بدون توجه به مبانی معرفتی و فکری این کنشگران در سوریه، خیال آسوده برای آینده نخواهند داشت. از این رو در یک قالب دیگری به نظر میرسد که جهان اسلام امروزه با سه مدل الگوی فقهی مواجه است حالا میشود به جای الگو بحث گفتمان را جایگزین کرد.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران تصریح کرد: برای اینکه بتوانیم مفاهمه ایجاد بکنیم اسم الگو را گذاشتیم وگرنه بحث جریان های فقهی، الگوهای فقهی و گفتمان های فقهی را می توان در اینجا مورد بحث قرار داد. به نظر میرسد در جهان اسلام چه در حوزه شیعه و چه در حوزه اهل سنت با سه الگو مواجه ایم که هر کدام از آنها منجر به مدلهای مختلفی از کنشهای اجتماعی و سیاسی گردیده است.
وی افزود: الگوی اول؛ الگوی فقه مقاومت است. الگوی دوم؛ الگوی فقه تکفیر و الگوی سوم الگوی فقه سکولار است. هر کدام از اینها تئوری پردازان خودش را دارد، مدارس خودش را دارد و خواستگاه رشد این تفکرات در جهان اسلام در جاهای مختلف وجود دارد. نکته بعدی اینکه در عصر جدید دیگر مرز جغرافیایی وجود ندارد به این معنا که این تفکر متعلق به سرزمین خاصی نیست بلکه در جاهای مختلفی در حال رشد و نمو است. یعنی به نوعی هر سه علوم میتواند در یک کشور وجود داشته باشد یعنی همین تفکر فقه مقاومت، فقه تکفیر و فکر سکولار امکان جمع شدنشان در یک سرزمین جغرافیایی وجود دارد.
حجت الاسلام والمسلمین همتی اظهار کرد: اولین ویژگی فقه مقاومت برپایه اصل تقریب است یعنی فقه مقاومت فقهی است که پایه های معرفتی خود را بر پایه اصل تقریب بنا میگذارد. لذا به نوعی از درون این فقه بحث وحدت شیعه و سنی ظهور و بروز می کند و تقسیم بندی که در نظر می گیرد، دایره اسلام و کفر است یعنی کسانی که به یک قبله نماز می خوانند در دایره اسلام قرار می گیرند.
وی ادامه داد: وقتی مبنای تقریب در بزنگاه فکری و در اندیشه فکری یک فقیه قرار بگیرد مدل مواجهه آن با احکام فقهی بی شک متفاوت خواهد بود. یعنی یک زمان هست که پشتوانه و پیش زمینه فکری یک فقیه اصل وحدت و اصل تقریب است و مدل مخالف آن در درون گفتمان شیعه اصل برائت در نظر گرفته می شود و در یک فضای کلان تقریب برابر تکفیر قرار می گیرد و مبنای فقه تکفیر به نوعی محدود کردن دایره مسلمانی است و خارج کردن افراد مختلف از دایره مسلمانی از الگوی فقه تکفیر است. اما فقه سکولار به دنبال نسبیگرایی است و اینکه حذف حقانیت از مبنای معرفتی است.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران افزود: فقه سکولار اصالتش بر پایه نسبی گرایی است و دنبال این است که بتواند بین مذاهب دیگر جمع بکند و ویژگی دیگری که در فقه سکولار وجود دارد موضوع نگاه ملی گرایی است. یعنی تقدم ملیت بر مذهب و اصل توجه به نسبیگرایی، برای اینکه میان مذاهب مختلف بتواند جمع بکند. به نوعی تقدم فرهنگ بر دین و تفسیر دین فرهنگی از مولفه ها و ویژگی های دین سکولار است. پس ما در جهان اسلام با این سه مدل مواجه هستیم؛ فقه مقاومت، فقه تکفیر و فقه سکولار.
وی گفت: مقاومت اصل را بر تقریب قرار می دهد. فقه تکفیر اصل بر کفر و اصل برائت، اما فقه سکولار دنبال این است که بحث نسبی گرایی را در مبانی معرفتی ترویج بدهد تا این که به قول خودشان منجر به تسامح در رفتار بگردد. مثال هم مشخص است مثل هفته وحدت که در مقابل گروههایی هفته برائت را مطرح میکنند این ها کسانی هستند که بیشتر به فقه برائت و به نوعی به فقه تکفیر نزدیک هستند. در حوزه ادیان هم به همین صورت.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران بیان کرد: در بحث فقه مقاومت که به نوعی بروز اندیشهها و جریان هایی مثل سید جمال الدین اسد آبادی، حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری، شهید مطهری، امام موسی صدر و... می باشد. در این جریان؛ اصل بر پاکی انسان است و لذا کمتر فتوایی دیده میشود در فقه مقاومت که به نجاست طرفداران ادیان نظر داده باشند. در فقه تکفیر که به هم دینی خود نیز رحم نمی کند چه برسد به اینکه بخواهد زندگی مسالمت آمیز با ادیان دیگر داشته باشد. به همین خاطر در فقه تکفیر که به دنبال تقدم اصل نجاست است در پشتوانه فکری این مدل نگاه وجود دارد.
وی اظهار کرد: در فقه سکولار که پایه های معرفتی آن بر اساس اصل حقوق بشر است و تمام مرزهای دینی را برداشته است اما به این معنا نیست که در فقه مقاومت بخواهد تمام مرزهای دینی را بردارد. ویژگی دیگر که خیلی مهم است نگاه به جهاد است شما اگر فیلم هایی که از داعش پخش می شد چناچه تحلیل محتوایی وجود داشته باشد به این عرض بنده پی خواهید برد. در بحث جهاد در فقه مقاومت جهاد وسیله است و دفع موانع است اما در فقه تکفیر جهاد به ما هو جهاد هدف است یعنی به نوعی اصل جنگیدن، اصل سلاح به دست گرفتن به عنوان یک هدف مطرح می شود. به همین خاطر این ها برای ترغیب شان به ورود به جهاد مخصوصاً در سرزمین شامات شاهد این هستیم که تنها به بیان گزاره های از آیات قرآن معطوف به جهاد اشاره می کنند بدون اینکه اشاره شود که هدف از این جهاد و پسا جهاد قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ خیلی در این قضیه تعاملی ندارند بلکه جهاد به ما هو جهاد به عنوان اصل و هدف قرار می گیرد و آیات متعلق به هاجروا و جاهدوا در اندیشه اینها از یک ویژگی برتری برخوردار است.
حجت الاسلام والمسلمین همتی افزود: در فقه سکولار که غالب گفتمان آن بحث هایی مثل بحث اسلام رحمانی تجلی و تحقیق پیدا کرده است. در جریان های روشنفکری این گفتمان حتی الامکان حذف مفهوم جهاد از دایره فکری یک مسلمان مورد هدف است.
وی با بیان اینکه جهاد در فقه مقاومت در دوران غیبت معصوم به قصد دفاع است، گفت: جهاد در فقه تکفیر به عنوان یک هدف در نظر گرفته می شود و در فقه سکولار به دنبال حذف مفهوم جهاد است. در فقه مقاومت جهاد ابعاد وسیع تری پیدا می کند و به نوعی مفهوم آن؛ جهاد علمی، فرهنگی، اقتصادی و... می باشد یعنی جهاد در مدیریت همه این ها وجود دارد، ضمن اینکه جهاد برای هدفی است ولی در فقه تکفیر مفهوم و مصداق جهاد تنها در قتل و قتال معنی پیدا می کند.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران افزود: در این نوع نگاه جهاد بذاته مطلوب است لذا مقولاتی مثل ترور در فقط تکفیر از یک جایگاه برتری برخوردار است به خاطر این که در آنجا هدف محور نیست بلکه قتل و قتال به عنوان هدف است و مصداق جهاد هم در مقوله اسلحه معنی پیدا میکند. اما در فقه مقاومت اصل جهاد وسیله است و مفهوم جهاد گسترده است ضمن اینکه در فقه مقاومت جهاد برای تشکیل حکومت اسلامی است و برای بعد از استقرار حکومت نیز الگوهایی را ارائه می کند.
وی ادامه داد: ویژگی دیگر در ارتباط با بنیان معرفتی فقه مقاومت تقسیم جهان بر پایه مرزبندی مستکبر و مستضعف است یعنی دعوای جهان دعوای اغنیا و فقرا است اغنیایی که حقوق فقرا را پایمال کرده اند این مرزبندی در فقه مقاومت است و به همین خاطر همه ادیان و همه آزادمردان و عدالت طلبان زیر چتر فقه مقاومت قرار می گیرند. اما در فقه تکفیر مرز انسانها صرفا عقیده با تفسیر تنگ و محدود است. همچنین در نگاه فقه سکولار حداقل سازی محدوده دین و نگاه جهانی شدن و جهانی سازی مدرنیته است.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران ابراز داشت: در فقه مقاومت شاخص مرزها بر اساس استضعاف و استکبار است و در فقه تکفیر بر اساس مذهب و در فقه سکولار بر مبنای جهانی شدن است. اما به لحاظ روش معرفتی؛ روشهای معرفتی مختلف وجود دارد آن چیزی که شاخصه فقه مقاومت را تشکیل می دهد بحث عقل گرایی اسلامی است. عقل گرایی اسلامی و تاکید به عقلانیت که در درون آن توجه به عرف، توجه به مصلحت و توجه به مقاصد به نوعی در درون این ها وجود دارد.
وی افزود: روش معرفتی در نگاه فقه تکفیر بیشتر بر پایه اصل ظاهرگرایی است و با استناد به یک ظهوری از حدیث و یا روایت و یا یک آیه از قرآن به نوعی منجر به یک کنش اجتماعی و سیاسی می شود. و در فقه سکولار توجه به عقل خودبنیاد غربی دارد و سعی در تایید گزارههای دینی به نفع عقل خودبنیاد است.
حجت الاسلام والمسلمین همتی اظهار کرد: در الگوی فقه مقاومت دایره خودیها اسلام است و اسلام هم با گفتن یک کلمه لا اله الا الله محمد رسول الله معنی پیدا خواهد کرد و اصل بر ظاهر مسلمان است و کاری با قلب و درون ندارد کاری به این که اندیشه های درونی این شخص چیست و مخالفت او تا به مرحله ظهور نرسد کاری با او ندارند. اما فقه تکفیر بیشتر تاکید به ایمان گرایی دارد چه در حوزه اهل سنت و چه در حوزه شیعه. اما در نگاه فقه سکولار اصل حقوق شهروندی است و انسانها به صرف شهروند بودن از حقوقی برخوردار میشوند. و نهایتاً شاخصه آخر در نسبت بین فقه مقاومت، فقه تکفیر و فقه سکولار بحث آرمانشهر و آن شهر مطلوبی که قرار است به دنبال آن باشند و جهاد می کنند تا به آن برسند.
وی تصریح کرد: در فقه مقاومت نگاه به تمدن نوین اسلامی است، چیزی که با تجربه و عقل و دین آمیخته شده و قرار است یک مدل دیگری برای آینده به وجود بیاید و مفهوم «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» برآمده از مدل نگاه فقه مقاومت است. اما در فقه تکفیر توجه به گذشته است یعنی احیای گذشته تاریخی و اینکه زمان و مکان را بتواند به گذشته برگرداند تا عزت گذشته خود را دوباره احیا کند چیزی که جریانهای سلفی با آن مواجه هستند یعنی احیای گذشته تاریخی و بازگشت به گذشته در نگاه فقه تکفیر وجود دارد و به نوعی شدیداً با تکنولوژی و با ابزارهای جدید که در جهان تولید می شود با آن مخالفت می کنند. اما آرمانشهر فقه سکولار هم تحقق مدرنیته غربی است و به نوعی همه مولفه های مدرنیته را قبول دارد.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران ادامه داد: یکی از نسبت هایی که می شود میان فقه مقاومت، فقه تکفیر و فقه سکولار در نظر گرفت نسبت این ها با بحث عدالت است. در فقه مقاومت تقدم عدالت بر فقه است یعنی مولفه حقانیت یک گزاره را در نسبت آن با عدالت معنا و مفهوم می شود. اما در فقه تکفیر تقدم فقه بر عدالت است و غرض اجرای یک حکم است ولو آنکه لوازم ناعادلانه ای هم در آن وجود داشته باشد. اینها شاخصههایی بود که در نسبت با فقه وجود داشت و در جهان اسلام کنش های سیاسی اجتماعی معلول سه نوع مدل و نگاه است.
وی افزود: فقه مقاومت که امام و رهبری تئوری پرداز، پرچمدار و جریان ساز این نوع هستند. فقه تکفیر که جریان های سلفی چه در حوزه شیعه و چه در حوزه اهل سنت این قضیه را دنبال می کنند. و فقه سکولار هم بیشتر جریان های روشنفکری نزدیک به غرب این نوع تفسیر را از بنیان های معرفتی فقهی دارند.
مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیه السلام) تهران اظهار کرد: نتیجه این که هم اکنون در سوریه ما شاهد تقابل این سه مدل نگاه و معرفت نسبت به فقه در آنجا هستیم. سردار سرافراز اسلام شهید سپهبد قاسم سلیمانی متعلق به جریان فقه مقاومت بود و بر اساس همین مبنا به کردهای کردستان کمک می کند، به گروههای ایزدی در عراق کمک می کند، در سوریه اگر مسیحیان گرفتار بودند کمک می کند و مبنای او دفاع از مستضعفین است و مبنای حمایت از فلسطین و آزادسازی قدس بر اساس این مبنا در آنجا صورت میگیرد و قائل به این مرزهای تنگ فقه تکفیر نیست.
حجت الاسلام والمسلمین همتی در پایان افزود: برای اینکه بتوانیم برای آینده جهان اسلام برنامهای داشته باشیم و بتوانیم با عقلانیت مدل ها را تحلیل کنیم و زمینه های رشد و شکوفایی این تفکر را فراهم کنیم باید نسبت به حوزه متون فقه و تربیت نیرو، توجه ویژه داشته باشیم تا ان شاءالله تمدن نوین اسلامی در این منطقه تحقق پیدا بکند. ۳۱۳/۴۲